تو چشاى تو خزر خوابيده رو گلوت ناله ی مرغ سحره
از خرابه هاى قلب تو نگم از خرابه هاى بم بيشتره
ميدونم حال خوشايندى نيست خسته و شكسته و در به درى
بدون آينده پر لبخند ميشه ولى اين روزا ازش بی خبرى حال
خوب خودتو پيدا كن تا هميشه پر عاشقانه باش بيخيال
اين همه روزاى بد فكر روزاى خوش و جانانه باش جانانه
باش جانانه باش تو چشاى تو خزر خوابيده رو گلوت ناله ی
مرغ سحره از خرابه هاى قلب تو نگم از خرابه هاى بم بيشتره